بلاخره اون لیریک لعنتیو نوشتم

بوی ماه مهر

الان بالا میارم

دلم میخواد تا خود ساعت دوازده گریه کنم

حالت تهوع دارم

گریه دارم

نمیخوام برم مدرسه. من واقعا میترسم.

تابستون حداقل حالم بهتر شده بود (از این نظر که کسی اطرافم نبود) ولی الان واقعا وحشت دارم برم بین اون همه آدم.

نمیخوام ببینمشون

نمیخوام برم یه مدرسه دیگه

نمیخوام معلمای جدیدو ببینم

نمیخوام شیفت عصر برم حتی با اینکه فقط امروزه

نمیخوام.

هیچی نمیخوام.